با ورود شیرین به چاپخانه، امیر متوجه میشود نقاشیهایی که عاشقشان بوده، تصاویری از خودِ نقاش است. رویای او ....
امیر که شیرین دختر رویاهایش است، مصمم میشود برای به دست آوردن او دست به کار عجیبی بزند.
امیر که بخاطر شیرین وارد ساواک شده، وقتی برای نزدیک شدن به او پیش قدم میشود میفهمد که ....
امیر بالاخره با شیرین در تنهایی صحبت میکند اما نگرانی از دستگیری او رازهای مگویی را برملا میکند…
شیرین و امیر بعد از بازجویی همدیگر را پیدا نمیکنند. شهرام به خواستگاری شیرین میرود …
جمشید نجات که خواستگاری دخترش به هم ریخته خروج از خانه را برای او ممنوع میکند و امیر برای ....
امیر کلافه از رییس چاپخانه که او را لو داده و جمشید نجات که دخترش را حبس کرده به دنبال ....
با اتفاقی پیشبینی نشده، خانواده نجات در وضعیتی قرار میگیرند که آمادگی آن را ندارند ...
با مرگ نابهنگام منوچهر و شوک وارده به خانواده نجات، امیر تلاش میکند تا حداقل شرایطی برای خاکسپاری منوچهر ....
تقدیر، امیر و امید را روبروی هم قرار میدهد، درست در زمانی که امیر میخواهد کنار شیرین باشد ....
امیر و شهرام در نبود نجات سعی میکنند تا با حمایت از شیرین در اداره کارخانه، عشق خودشان را ....
چهارشنبه سوری برای خانواده نجات پریدن از آتش و برای جمشید نجات گر گرفتن به آتش خسرو میشود…
شیرین به امیر درباره سفر پیش رویش میگوید و امیر که نمیتواند این مساله را تحمل کند تصمیم ....
با تصادف جمشید خانوادههای امیر و شیرین وارد چالش جدیدی میشوند…
شیرین میان احساس و منطق سردرگم است و امیر بدنبال راهی برای اثبات خود…
شیرین از رابطه پنهانی پدرش و حوری آگاه میشود و این ماجرا باعث به همریختگی وضعیت خانوادگی آنها ....
امیر و شیرین به بهشت موعود میروند درحالیکه خانواده آنها در تهران بیخبر و بیتاب هستند…
نبودن شیرین و امیر علاوه بر آشفتگی میان خانوادهها، تکلیف دیگران را روشن می کند. سپیده و شهرام در ....
با شنود تلفن خانه پدری امیر جای آنها لو میرود. از طرفی سعید بعد از مدتی تبعید به ....
شیرین برای بدست آوردن دل جمشید از حوری کمک میخواهد.
سعید برای بازگشت به موقعیت قبلی راهی جز دستگیری رجبزاده ندارد. رجبزاده اما بازی سیاست را بلد است. ....
جمشید و هما در تلاشند تا بچهها را از ایران ببرند؛ اما شیرین نمیخواهد برود.
همه چیز آن طوری شد که نباید… تاسیان شد.