بر اساس آنچه پدرش ، فرمان ، که مرد قدرتمند دوران خود است ، همیشه می خواهد ، فریدون به عنوان یک پسر جوان و ملایم بزرگ شده است. با این حال ، بستگان او او را "بچه شیک" می نامند ، به طوری که عمویش با شیرین ، دخترش ، با فریدون ازدواج نمی کند. عموی او منتظر اسماعیل است که از زندان آزاد شود ، سپس دخترش را با او ازدواج کند. اگرچه این برخلاف میل شیرین است. در چنین شرایطی ، تنها یک انتخاب برای فریدون باقی می ماند ، و آن این است که خود را به یک "روفی" تبدیل کند. فریدون با تظاهر به روفی ، با موفقیت بر رقیب شوم خود غلبه می کند و با دختر محبوبش ازدواج می کند.
No lists.
No lists.
No lists.
Please log in to view notes.